داستان آبیدیک

as usual

æz juʒuəl


فارسی

1 عمومی:: مانند همیشه‌، مط‌ابق‌معمول‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): as usual as is the normal or typical situation. • John ordered eggs for breakfast, as usual. • He stood quietly as usual, waiting for the bus to come.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code